شرح خطبه 222 نهج البلاغه / قسمت پنجم
بسم الله الرحمن الرحیم
بازدید کننده ی بزرگوار! جهت مطالعه ی بهتر و کامتر مطالب این وبلاگ می توانید به وب سایت :::هم اندیشی دینی::: مراجعه فرمایید.
خطبهی 222 از نهج البلاغهی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) / قسمت پنجم
وَ إِنَّ لِلذِّکْرِ لَأهْلًا أَخَذُوهُ مِنَ الدُّنْیَا بَدَلًا (همانا برای ذکر اهلی است که آن را به جای دنیا برگزیدهاند) فَلَمْ تَشْغَلْهُمْ تِجَارَةٌ وَ لَا بَیْعٌ عَنْهُ (پس در نتیجه هیچ تجارت و معاملهای آنها را از این ذکر غافل نمیسازد) یَقْطَعُونَ بِهِ أَیَّامَ الْحَیَاةِ (تمام طول زندگی خود را با ذکر سپری میکنند) وَ یَهْتِفُونَ بِالزَّوَاجِرِ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ فِی أسْمَاعِ الْغَافِلِینَ (با بازدارندهها در گوش غافلین از یاد خدا فریاد میزنند) وَ یَأمُرُونَ بِالْقِسْطِ وَ یَأتَمِرُونَ بِهِ (مردم را امر به قسط میکنند و خود به آن عمل میکنند) وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یَتَنَاهَوْنَ عَنْهُ (آنها را از منکر نهی میکنند و خود از آن دوری مینمایند.)
شرح و توضیح:
وَ إِنَّ لِلذِّکْرِ لَأهْلًا أَخَذُوهُ مِنَ الدُّنْیَا بَدَلًا: بسیاری از مردم با شیفتگی به مظاهر دلفریب دنیا، اهل دنیا شده و با آن دل بستهاند. اما در این میان عدهی دیگری به جای آنکه در کسوت ذلیلانهی اهل دنیا برآیند، لباس فاخر اهل الذکری را بر تن کرده و اهل ذکر شدهاند.
صفات اهل دنیا: اهل دنیا تمام توجهشان متمرکز در دنیا بوده و در دیدن امور آخرتی نابینا هستند. آنها برنامهی زندگی خود را هم بر اساس همین زندگی دنیوی و بدون در نظر گرفتن سعادت و شقاوت اخروی تنظیم میکنند و از توجه به مسائل معنوی و کمال واقعی انسان غافل هستند. این افراد حاضرند به هر گناه و معصیتی تن در دهند، اما ذرهای از دنیای خود وانمانند!
خداوند متعال انسان را بر فطرت پاک الهی خلق کرده «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها» و این فطرت میطلبد تا ایمان را محبوب قلب و گمشدهی خود دانسته و آن را زینت خود بداند. از طرفی فطرت الهی هر انسانی اقتضا دارد که از هر گونه گناه و معصیت منزجر بوده و از آن دوری جوید. «وَ لکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیان».وقتی انسان آلوده به گناه و معصیت میشود، در واقع از جادهی انسانیت و بندگی خداوند خارج شده و خود را در کوره راه سرگردانی میبیند. انسان این عصر بیش از هر زمان دیگری با خدا و ارزشهای معنوی فاصله گرفته و روی همین اساس است که میبینیم از آرامش کمتری برخوردار است.
همانگونه که عصب بدن، در قالب درد انسان را از وجود خطری در جسمش آگاه میسازد، نفس لوامّه هم در قابل ملامت و عذاب وجدان، شخص گنهکار را از ادامهی گناه، باز داشته و او را به توبه فرار میخواند. این نکته، امر بسیار مهمی است که پذیرش آن برای اهل دنیا بسیار سخت و دشوار خواهد بود. متاسفانه در همین کشور اسلامی ما رفتارشناسهایی وجود دارند که وقتی چنین گنهکارهایی به آنها مراجعه میکنند تا مشکلات درونیشان حل شود، به جای اینکه مشکل را ریشه یابی کرده و با هنر گفتاری خود آنها را از گناه دور کرده و به لطف خدا امیدوار نمایند، سعی بر آن دارند تا با کاستن از قبح گناه، هشدار بسیار مهم نفس لوامه را به سخره گرفته و فرصت توبه را از بیمار خود دور سازند. تشویق به اعمال خلاف عفت و تقوی، تشویق و دامن زدن به دوستی و روابط غیر مشروع میان دختر و پسر و ترغیب جوان به استمناء و خودارضایی از اموری هستند که با نهایت تاسف شاهد آن بوده و در نسخههای به اصطلاح روانشناسانهی آنها مشاهده میشود!
فَلَمْ تَشْغَلْهُمْ تِجَارَةٌ وَ لَا بَیْعٌ عَنْهُ: در رابطه با این عبارت، دو نکته ذکر میگردد:
1. اهل ذکر، اهل افراط و تفریط نبوده و راه میانه را در پیش گرفتهاند. این جمله حاکی از آن است که اصل تجارت و بیع منافاتی با سیر و سلوک الی الله ندارد و امر ناپسندی نخواهد بود.
2. همانگونه که قبلا هم گفته شد تجارت و بیع به عنوان شاخص کارهای دنیوی مطرح شده و منظور از کلام حضرت آن است که کارها و مشغلههای لاینفک زندگی آنها را از یاد خدا غافل نمیسازد.
یَقْطَعُونَ بِهِ أَیَّامَ الْحَیَاةِ : اهل ذکر در تمام عمر خود و در تمام لحظات زندگی به یاد خداوند متعال هستند. این امر مقامی بس بالا برای آنها به شمار میرود. خداوند متعال در این رابطه میفرماید: «الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَمًا وَ قُعُودًا وَ عَلىَ جُنُوبِهِمْ».«همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته و آن گاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد مىکنند». یکی از عمده مشکلات راه بندگی خداوند غفلت از یاد خدا و در نتیجه دوری از اوست: «وَ لَا تَجْعَلْنِی مِنَ الْغَافِلِینَ الْمُبْعَدِین».
وَ یَهْتِفُونَ بِالزَّوَاجِرِ عَنْ مَحَارِمِ اللَّه . . . : این جمله هم گویای نوع عرفان این افراد است. اهل ذکر انسانهایی منزوی و به دور از جامعه نیستند. آنها بر خلاف تصور عدهای که گمان میکنند اهل ذکر بودن یعنی خزیدن به گوشهی عزلت و کنارهگیری از جامعه! در میان مردم زندگی کرده و نسبت به اشتباهات رفتای آنها هم بیتفاوت نیستند. بلکه با آواز بلند و تمام توام سعی بر آن دارند تا مردم را به سوی طاعت خدا و دوری از گناه و معصیت سوق دهند.
قسمت بعدی: http://andiseh57.parsiblog.com/Posts/277 ..... قسمت قبلی: http://andiseh57.parsiblog.com/Posts/275